نمایش خبر نمایش خبر

لقمه حلال در گرمای 45 درجه

لقمه حلال در گرمای 45 درجه



    محمدحسین تشکری|  بی شک یکی از شاخصه های زایش تمدن ها و توسعه شهرنشینی راه و جاده است. اگر به گونه ایی گذرا به این مقوله نگاهی بیاندازیم، به این نکته خواهیم رسید که شهرهایی توسعه یافته اند و در مسیر پیشرفت قدم برداشته اند که راههای ارتباطی آنها به سهولت امکان پذیر بوده است. با این مقدمه به بافق اشاره می کنیم؛ شهری در دل کویر و در منتهی الیه شرق یزد! زادگاه علما و فرهیختگان؛ اگرچه تاکنون محققی درباره قدمت این شهر نظر متقنی نداده است؛ ولی به گمان آنچه که در اطراف قاضی میرجعفر مدفون است قدمت این شهر به پیش از دوره اسلامی می رسد؛ یعنی به بیش از 1400 سال پیش! پر واضح است که اگر کاووش هایی در این منطقه صورت بگیرد برگی از صفحات تاریخ بافق بر روی مردم و محققان گشوده می شود. 
     بافق را امروزه به معادنش، یوزپلنگ آسیایی، پنج راه مواصلاتی راه آهن،آمرین به معروف(حاج شیخ محمد تقی بافقی) می شناسند؛ اگرچه خود کمتر از خوان پر نعمت معادن بهره ایی برده است؛ اما در عطش توسعه می سوزد. می دانیم که یکی از راههای توسعه هم، وجود راهها و مواصلات ارتباطی است که هنوز جاده بافق- یزد به رغم تلاش های صورت گرفته نیمی از آن دو بانده نشده است. آنچه که امروزه برای مردم و ساکنان این شهر دغدغه شده حضور تریلرهای حمل سنگ آهن و زغال سنگ در مسیر جاده بافق - یزد است که گاه عامل مرگ همشهریان و مسافران را رقم زده است.آمار رسمی نمی توان ارائه کرد که چند درصد از مرگ و میرها در این جاده به تریلرها بر می گردد؛ چرا که مراجع رسمی مایل به انتشار آمار نیستند و دلیل ان را نداشتن مجوز می دانند. به عنوان مثال همین چند وقت پیش بود که اداره مسکن و شهرسازی ساخت و ساز در شهرک پردیس، روبروی دانشگاه آزاد را غیرقانونی دانست؛ ولی به فاصله دو روز بعد اعلام کرد: این مسئله نیاز به بررسی بیشتری دارد. پلیس راه و اداره مسکن و شهرسازی تاکنون آماری ارائه نداده اند که تعداد تلفات در این جاده چه میزان بوده و آیا نسبت به سال پیش کاهش و یا افزایش داشته است.. ناگفته نماند محققی هم به خود زحمت نداده و دنبال به دست آوردن این آمار هم نرفته است. 
     در این گزارش ما تلاش داریم تا از زاویه دیگر به رانندگان تریلر نگاهی داشته باشیم. نه از جانب صاحبان خودرویی کشنده و قاتل در جاده؛ بلکه به عنوان یک فردی مانند سایر اقشار جامعه که به دنبال کسب مال حلال، عرق می ریزند.  در همین راستا به محل باربری های بافق در ساعت یک بعد از ظهر، تعطیلات عید فطر رفتیم. محلی پر از تریلر که در حال گرفتن بارنامه خود به سوی بندر و یا فولاد خوزستان بوده اند.راننده ایی را دیدم که پیراهن از تن درآورده و در این گرمایی 45 درجه که ایستادن حتی در سایه را طاقت فرسا می کرد، مشغول رفع نقص چرخ تریلر بود. 
      " سعید علیزاده"، 35 ساله ، دارای زن و یک پسر است. او  16 سال است که راننده می باشد. درباره این شغل گفت: کار رانندگی سخت است، اوایل علاقه داشتم، حالا نیز مجبورم و چاره ای ندارم. وی گفت: من راننده هستم و ماشین از خودم نمی باشد. این تریلر 200 میلیون تومان ارزش ریالی آن است. اوایل کارم، ماشین داشتن خوب بود و از مزایایی بالای برخوردار بود؛ ولی الان فایده ایی ندارد و دخل آن به خرجش نمی ارزد؛ به خاطر این که روغن، گازوئیل، سوخت افزایش یافته و استهلاک ماشین هم بالا رفته است.
     از علیزاده درباره بارنامه و نرخ آن سوال کردم که چه میزان از این باری که حمل می شود به باربری ها تعلق می گیرد؟ یعنی حق کمیسیون! وی گفت: از 700 هزار تومان باری که بندر می رسد هیچی عاید من نمی شود؛ زیرا من راننده ام و فقط 100 هزارتومان  به من پرداخت می گردد تا بار را به بندر ببرم و معمولا بین 10 الی 12 مرتبه می توانم در ماه این کار را انجام بدهم. 
    وی گفت از شرکت سنگ آهن روزی 70 الی 80 بار تریلر می رود. امروز هم که روز بعد از عید فطر هست، می بینید جمعیت تریلرها کم نیستند. 
او از سختی کارش می گوید و این که حقوق ماهیانه اش  1 میلیون 200 هزارتومان الی 1 میلیون و 300 هزارتومان است. 
از او پرسیدم آیا خانواده از شغل شما راضی هستند یا خیر گفت: چاره ای نیست و ندارند! چه کاری بلدم! ماهی فقط 5 الی 6 روز در خانه هستم.
او از مسئولین خواست تا به فکر آنان باشند؛ چرا که " از بابت بیمه  مشکل داریم. ما بیمه هستیم؛ ولی خودمان باید آن را پرداخت کنیم."
 راننده دیگر خودش را "سید مهدی بابایی" 32 ساله معرفی کرد که 15 الی 16 سال در شغل رانندگی است. با همان حقوق 1 میلیون 200 هزارتومان الی 1 میلیون و 300 هزارتومان. او متاهل و دارای دو  فرزند است. در ماه 10 روز بیرون از خانه است. خانواده اش از این که بیشتر در خانه نیست گله مند هستند و ناراحت! ولی او می گوید: "این شغل ما هست." 
می گوید: "کمیسیون باربری بافق، هر بار 160 الی 170 هزار تومان از ما پول می گیرد." 
"سید مهدی" ادامه می دهد: 26 تن بار سنگ آهن زدم؛ ولی خبر از قیمت آن ندارم. از او می پرسم روزانه چند تریلر بار از سنگ آهن می رود؟ که گفت: روز قبل 45 الی 50 تا بار از چغارت بوده است.
از او می پرسم شما که اهل قزوین هستید اگر می دیدید سنگ های معدنی  از شهرت خارج می شود و برای زادگاهت فایده ای ندارد چه کار می کردید و چه انتظاری داشتید؟ می گوید: می خواستم تا امکانات و  مجتمع رفاهی بسازند و به مردم رسیدگی کنند، به مردم و خیابان های شهر، فقط اینجا خاک مال سنگ آهن بافق است.
از او درباره امکانات رفاهی باربری ها می پرسم که میلیاردها تومان ساخت و ساز در آن شده است. باربری از نظر رفاهی چطور است؟ در حالی که مشغول بستن طناب پوش تریلر هست می گوید: " زیاد خوب نیست، آب و حمام ندارد و منطقه ای نیست که بتوانی بنشینی، آب و هوای آن نیز اصلا خوب نیست. " برایم تعجب آور است که ارزش ریالی این ساختمان ها به میلیارد هم می رسد ولی گله مندی وجود دارد. از او می پرسم؛ یعنی این همه ساختمان آب خوردن داخل آن نیست؟ می گوید: "نه! آب خوردن را باید از بقالی بخری، مکان راحت، استراحت گاه و حمام ندارد که دست های سیاه خود را که به خاک سنگ آهن و روغن ماشین سیاه شده بشورم.
با راننده دیگر صحبت می کنم؛ فرشید هستم ساکن قزوین؛ مشکلی که ما اینجا داریم این است که کرایه در اینجا خیلی بالا و پایین دارد؛ مثلا وقتی که ما در جاده خاکی می رویم، باید کرایه بیشتری بدهند؛ اما یکسان است که این به نظرم درست نیست. امکانات باربری خوب است؛ هر چند شاگردم معتقد است خوب نیست؛ ولی من راضی ام.
شغل ر انندگی چطور است؟
"رانندگی خوب نیست، الان دو سال است که رانندگی اوضاعی ندارد! لاستیک 2 میلیون و 500  هزارتومان خریدم، 800 هزار تومان کرایه داده ام، 250 هزارتومان  پول گازوئیل تا بندر می شود؛ در این میان فقط 550 هزارتومان برایم می ماند.
بار سنگ آهن مقرون به صرفه است؟
خیر! هر تن بار باید 42 تا 45 هزار تومان باشد؛ در حالی که 38 هزار تومان است. 26 تن بار خریدم، 870 هزارتومان می شود. 10 درصد کمیسیون کم می کند؛ یعنی حدود 100 هزار تومان به باربری می رسد و بقیه مال ما می ماند. خلاصه کرایه پایین است! از اینجا تا اهواز 1500 کیلومتر راه است؛ اصلا مقرون به صرف نیست!
گزارشم را خواستم تا تکمیل کنم به سراغ یکی از مسئولین باربری ها رفتم؛ با پرس و جو به کانکس یکی از مسئولان باربری رسیدم و گله مندی رانندگان و نظرات مختلف را بیان کردم؛ شمس الدینی که مسئولیتی داشت عنوان کرد: " تمامی امورات رفاهی رانندگان را فراهم کرده ایم."
 با این که در این باربری ها ساخت و ساز فراوانی شده است و سرمایه گذاران زیادی چه بومی و چه غیربومی مجوز احداث باربری اخذ کرده و اقدام به ساخت ساختمان سازی کرده اند؛ ولی برای من جای شگفتی بود که  که چرا کلیه مراحل صدور مجوز بار در اتاقک های سیار و خارج از ساخت و سازها انجام می شود که امید است بهبودی در سامان دهی این وضعیت صورت بگیرد.