محمد‌‌‌ علي قاسم زاد‌‌‌ه| چهارمين جلسه گزارش کارگروه مطالبات بافق برگزار شد، اما کمي متفاوت با بقيه جلسات گزارش از اين دست.

جلسه اي که شايد خيلي ها مي‌گفتند اينقدرها شلوغ نمي شود که بخواهيم برايش وقت بگذاريم اما بعد مشخص شد به خاطر همسنخ نبودن با اين مردم، مطالبه گر شدن آنها را نفهميده اند که بايد به اين حضور آگاهانه مردم آفرين گفت.

به نظرم تفاوت اين جلسه گزارش دهي با ديگر جلسات در اين بود که از قبل به نوعي سناريوهايي پشت پرده داشت و روند جلسه باعث شد خيلي ها مکنونات قلبي خود را ظاهر سازند.

بعضي ها آمده بودند تا ميخ دارائيشان را محکم بکوبند و با توسل به واژه هايي مثل حق الناس خيال خود و ديگران را راحت کنند که محال است بگذاريم از اين لقمه چربِ باد آورده، شهري که در اصل صاحب آن است بهره اي ببرد مگر به اندازه نمکي در يک غذا.

حضور نماينده صندوق بازنشستگان فولاد در چهارمين جلسه گزارش مطالبات بافق از اين دست حضورها بود که اگر براي مردم بافق چيزي نداشت براي اهالي صندوق بسيار مفيد بود خصوصا آنجا که بارها تاکيد کرد نبايد 15 درصد از سهامي که بافق از شرکت سنگ آهن مرکزي مي خواهد از حاتم بخشي دولت از سرمايه عموم مردم به اين صندوق باشد.

بعضي ها هم آمده بودند تا آبي گل آلود کنند و از قِبلش ماهي اي بگيرند. همان کاري که در سومين جلسه گزارش کردند و نتوانستند به نتيجه برسند اما اينبار بهانه اي نيافتند و همان ابتداي کار اقدام به حرکاتي کردند که قاطعيت مجري نگذاشت موفق شوند.

عدم برخي حضورها و حضور برخي ها هم حاکي از سناريوهاي تودرتويي بود که بخشي از آن در اين جلسه به زبان آمد. از موافقان نيامدن آقايان که توجيه قانوني براي اين عدم حضور ساخته بودند و نشان دادند شديدا از اينکه يک بافقي به مجلس برود هراس دارند تا مخالفان نيامدن آنها که با صراحت اختلاف افکني را دليل اصلي اين نيامدن ،علي رغم وظيفه ذاتي يک مسؤل عنوان نمودند.

در چهارمين جلسه کارگروه مطالبات بافق مسؤلين بافقي نشان دادند دلشان براي شهرشان مي سوزد چرا که حاضرند به هر نحو که شده خودشان را براي پاسخ دادن به مردم برسانند هرچند حرف جديدي براي گفتن نداشته باشند و حرفهاي تکراري و اميدوار کننده بزنند و يا يکي از آنها بگويد من بايد در صحنه مديريتي کارکشته شوم چرا که غير بومي ها رفتني اند اما ما بايد با هم تلاش کنيم براي بافق و اين جملات حرفها براي گفتن داشت.

جالب است برخي از عدم حضورها هم اصلا محسوس نبود!آن هم عدم حضور کساني که در چند سال اخير از همه آتشين تر سخن گفتند و فقط سخن گفتند!!اما از اين همه حرف آبي براي بافق گرم نشد.

جالب تر اينکه برخي عدم حضورها هم دارد ضررش بيشتر مي شود تا منفعتش .چرا که باعث شده مسؤل حاضر نشده در چنين جلساتي کم کم به ورطه فراموشي سپرده شود همانگونه که در دو جلسه گذشته هيچ کس حتي نماينده کارگرها هم حرفي از مختومه شدن پرونده بازداشت کارگراني که سال گذشته براي بافق جنگيدند به عنوان يک خواسته اصلي نزند.

به هر حال حضورها و عدم حضورها در جلساتي که براي بافق مي تواند نجات گر باشد،حرفها براي گفتن دارد و در تاريخ ثبت خواهد شد اما به همشهري هاي عزيزم خصوصا آنها که مدرک فوق ليسانس دارند توصيه مي کنم حواسشان باشد در اين چند ماه مانده به انتخابات مجلس شوراي اسلامي در ملاء عام با بعضي از مسؤلين بافق ظاهر نشوند چرا که احتمال دارد بخواهند نامزد انتخابات شوند و آن مسؤلين بي طرف!! معذوريت پيدا کنند و مورد اتهام قرار گيرند آن هم اتهام طرفداري!!!