نمایش خبر نمایش خبر

سعودی‌ها عاشق ایران شده‌اند و می‌گویند «بدون ایران، هرگز!»

سعودی‌ها عاشق ایران شده‌اند و می‌گویند «بدون ایران، هرگز!»



روزنامه جمهوری اسلامی|
اجلاس «دوحه» به دلیل تاکید عربستان بر لزوم مشارکت ایران در طرح فریز نفتی، شکست خورد و 16 کشور شرکت‌کننده در اجلاس به خاطر کارشکنی‌های عربستان، راه به جایی نبردند.
این نکته بسیار عجیب و قابل تامل است که آل سعود امیدوار است بتواند ایران را از هر جا که ممکن است،‌ خارج کند ولی در اجلاس دوحه ناگهان سعودی‌ها عاشق ایران شده‌اند و می‌گویند «بدون ایران، هرگز!»
آنها که اطلاعات نفتی و روند تحولات پیرامونی را در اختیار دارند، بهتر می‌توانند گواهی دهند که حتی این خواسته و اصرار سعودی‌ها هم برای رضای خدا نیست و آنها در این ماجرا هم توطئه‌ای را در سر دارند که با عدم حضور وزیر نفت ایران در دوحه، آن توطئه عقیم شد.
ماجرا به سال‌های پیش از تحمیل تحریم‌ها علیه ایران باز می‌گردد که آمریکا و متحدانش نگران عواقب تحریم بر قیمت نفت و تاثیرات آن بر روند تولید و مصرف انرژی بودند و بیم آن داشتند که با عدم ورود سهمیه نفتی ایران به چرخه مصرف سوخت‌های فسیلی، قیمت نفت دچار نوسان شود و با سیر صعودی قیمت نفت خام، بحران تازه‌ای به وجود آید. در اینجا بود که آل سعود و برخی از همدستانش درون سازمان اوپک متعهد شدند که نه تنها سهم ایران و لیبی از صادرات نفت را جبران کنند بلکه با ایجاد یک مازاد تولید محسوس و ملموس، فضای جدیدی را در بازار جهانی نفت ایجاد کنند بطوری که حذف سهمیه ایران و لیبی با تغییر محسوسی در قیمت‌ها همراه نشود.
آل سعود و همدستانشان برای یک دوره طولانی چند ساله از این بابت سودهای فراوانی به جیب زدند ولی با شکسته شدن فضا و پایان تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، هنوز هم اصرار دارند که در به همان پاشنه بچرخد و تحریم‌های ضد ایرانی در قالب جدیدی، اینبار حتی به تایید ایران هم برسد!
طرح فریز نفتی خواستار ایجاد محدودیت در عرضه و حفظ سقف تولید در حد دیماه 1394 (ژانویه 2016) است. خواسته منطقی در این مقوله باید کاهش سقف تولید کشورهائی باشد که برای جبران سهم ایران، بر تولید و صادرات نفت خام خود افزوده بودند. ایران در این زمینه تصریح می‌کند ضمن حمایت از هرگونه تلاش در جهت تثبیت بازار نفت و تشویق به همکاری میان اعضای اوپک و غیراوپک، تولید کنندگان را به مساعی جمعی از قبیل تداوم رایزنی و پشتیبانی خود را از آن اعلام می‌دارد اما در عین حال تمامی توان و استعدادهای فنی  صنعتی خود را برای دستیابی به سقف تولید و صادرات پیش از اعمال تحریم‌های ظالمانه به کار خواهد برد.
در واقع ریاض امیدوار است که قلمرو اوپک نیز همان طرح‌های ابلهانه و توطئه‌های ضد ایرانی را عملیاتی کند و به ایران بقبولاند که نه تنها تلاش برای احیای سقف تولید گذشته و دستیابی به سهمیه‌اش در اوپک را متوقف سازد بلکه مسئولیت کاهش قیمت‌ها ناشی از افزایش عرضه نفت به بازار جهانی را به گردن ایران بیندازد. درحالی که دستیابی ایران به سهمیه صادرات نفت در حد سال‌های گذشته، تحت هیچ شرایطی با افزایش تولید 5 میلیون بشکه در روز عربستان و حفظ سقف تولید غیرمجاز 10 میلیون بشکه‌ای امروز عربستان قابل مقایسه نیست.
این نکته از چند جهت غیرمنطقی است. اول آنکه عربستان به مراتب افزونتر از سهمیه‌اش تولید و صادر می‌کند. دوم آنکه با نشانه‌گیری انگشت اتهام به سوی ایران سعی دارد بر اقدامات غیراصولی خود در جهت اشباع بازار جهانی نفت و در نتیجه کاهش بلکه سقوط قیمت نفت سرپوش بگذارد و ایران را عامل این بی‌ثباتی در بازار جهانی نفت معرفی کند. موضوع سوم، تلاش ریاض برای انحراف افکار عمومی و به فراموشی سپردن شکست عربستان در ماجرای اشباع بازار نفت بر می‌گردد که ریاض برای مقابله با ایران و روسیه به آن متوسل شد ولی دقیقاً در همان چاهی سقوط کرد که خود برای ایران و روسیه تدارک دیده بود. امروزه عربستان علیرغم تمهیدات اقتصادی برای جبران کسر بودجه، همچنان با کسر بودجه یکصد میلیارد دلاری مواجه است و ادامه این بازی کودکانه برای آل سعود بسیار سخت و سرنوشت ساز شده است.
آل سعود نمی‌توانند به این بازی بدفرجام، برای یک دوره طولانی‌تر ادامه دهند، چرا که اولاً در این بازی شکست خورده و به اهدافشان نرسیده‌اند، ثانیاً هزینه‌های جنگی و سرمایه‌گذاری‌های ریاض در کانون‌های بحران با هزینه‌های نجومی، در مسیری غیرقابل پیش‌بینی قرار گرفته است. ثالثاً ریاض در اصرار برای این روند خودزنی درون طیف تولید کنندگان اوپک و غیراوپک، تنهاست و از حمایت قابل ذکری برخوردار نیست، به ویژه آنکه طرح‌های توسعه‌ای و برنامه‌ریزی‌های اوپک و غیراوپک در این زمینه را دچار مشکل کرده که قویاً مورد اعتراض است و تولید کنندگان نفتی را زیر منگنه قرار داده است.
امروزه دیدگاه آل سعود و موضع آنها برای توجیه عملکرد سیاسی کارانه‌شان هرچه باشد، در اصل ماجرا تغییر محسوسی را باعث نمی‌گردد و روشن است که عربستان و برخی متحدانش در ساختار اوپک با تخلف از سهمیه مصوب خود، بازار نفت را به زیان تولید کنندگان نفتی درون ساختار اوپک و غیراوپک اشباع کرده‌اند و شرایطی را به وجود آورده‌اند که نقش ذخایر استراتژیک غرب، مانع بازگشت سریع قیمت‌ها،‌ حتی به نزدیکی ارقام سال‌های گذشته میسر نشود. آل سعود بهتر از دیگران می‌دانند که مجرم اصلی این ماجرا هستند و قاعدتاً با مانور سیاسی، تبلیغاتی هم نمی‌توانند بر نقش خود سرپوش بگذارند.