نمایش خبر
رؤیای 37 ساله من
رؤیای 37 ساله من
بیش از 37 سال می گذرد که شهرهای بافق، بهاباد، ابرکوه، خاتم و مهریز در یک حوزه انتخابی به سر می برند. این حوزه آن قدر وسیع هست که ساعت ها باید آن را پیمود تا از این سوی حوزه تا دیگر سوی آن رفت؛ یعنی اگر فردی بخواهد با یک خودرو با سرعت 80 کیلومتر از نقطه آغازین، مثلا روستای آسفیچ بهاباد مسیر بافق، مهریز، هرات و مروست (خاتم) و از آنجا ابرکوه را بپیماید بالغ بر 8 ساعت باید رانندگی کند. بی جهت نیست که این حوزه را، بزرگترین حوزه انتخابی کشور از لحاظ مختصات جغرافیایی نام نهاده اند.
این منطقه دارای مردمانی هستند با خُلقیات متفاوت به گونه ای که از لحاظ آداب و رسوم نیز با هم تفاوت دارند. در این حوزه امرار معاش مردم هم به گونه ایی دیگر هست؛ مردمان بافق و بهاباد بیشتر در معادن مشغول به کار هستند و گذران زندگی آنها از طریق کار در معدن و بخش های وابسته به آن است؛ در حالیکه یک مهریزی یا هرات و مروستی و یا ابرکوهی از طریق کار کشاورزی به امرار معاش می پردازد. از این که بگذریم اولین شهرستانی که دارای فرمانداری شد، بافق بود و شهرهای مهریز، ابرکوه، خاتم و بهاباد در سالیان بعد، به فرمانداری تبدیل شدند. تاکنون از منطقه ابرکوه یک دوره نماینده، از مهریز سه دوره نماینده توانسته اند به مجلس شورای اسلامی راه یابند؛ اما از منطقه بافق و بهاباد و حتی خاتم به رغم همه تلاش های صورت گرفته، هنوز این رؤیا دست نیافتنی شده است.
شکی نیست اگر نماینده ای از یک شهر یا یک منطقه ای برخیزد به دلیل آن که این نماینده با محیط محل زندگی خود بیشتر آشناست، در نتیجه خواه ناخواه در جهت عمران و آبادانی منطقه خود بیشتر گام بر خواهد داشت. نمونه آن را اگر از حق نگذریم در طرح ها و بودجه هایی که یک نماینده، تلاش کرد و به سمت شهر و زادگاه خود کشاند؛ دیدیم! طرح هایی از جمله بندر خشک، فولاد، پالایشگاه، جاده و غیره که مطمئنا کم نیستند! اینجاست که مردمان بافق و بهاباد و خاتم از این رهگذر، منطقه خود را مانند منطقه‌ای مظلوم و یتیم حساب می کنند که چشم عنایتی به آنها نیست! اگر این مردمان می توانستند نماینده ای را به مجلس شورای اسلامی بفرستند. قطعاً عمران و آبادانی فرودی آسان‌تر داشت. اکنون دلها مترصد آن است و چشم ها خیره به راه تا آیا این رؤیای 37 ساله پایان خواهد یافت و فرزندی از تبار مردمان سرزمین بافق و بهاباد و خاتم به مجلس شورای اسلامی راه خواهد یافت و یا دست هایی باز در کار است تا این هُمای عمران و آبادانی را به سمت دیگری کوچ دهد.