نمایش خبر نمایش خبر

حرص مال و ثروت

حرص مال و ثروت



آدم می خواهد شاخ دربیاره از آدم هایی که اینقدر دنبال مال و ثروت هستند. انگار که یادشان رفته، "بزرگ خان" که همه از او  می ترسیدند، چی شد! اینها حرف هایی بود که "ممل" زیر لب با خودش می گفت. ممل تازه گی ها خیلی آشفتگی ذهن پیدا کرده بود. آن هم از آنجایی سرچشمه گرفت که "آقاجی" که خیلی واسه خودش برو و بیایی داره، یهو افتاد به بستر بمیاری! الآن هم جوری شد که اصلاً تو آبادی پیدایش نیست. ممل رو کرد به آقاتقی و گفت: آقاتقی! این چه حکمتی خدا دارد که بعضی ها به نان شب شان محتاجند و در به در دنبال یه لقمه نان می گردند و بعضی ها از نداری و غصه خودشان را می خواهند خلاص کنند و برخی هم از شدت حرص انباشتن مال و ثروت می افتند تو مریضی! آقاتقی یه آه سردی کشید و گفت: ممل در کار خداوند نمی شود فضولی کرد؛ اما همین را باید بدانی که همه چیز روی حکمت خداوند است.