نمایش خبر نمایش خبر

اقتصاد مقاومتی، مقاومت اقتصادی، اقتصاد مقاوم از حرف تا عمل (قسمت 41 )

اقتصاد مقاومتی، مقاومت اقتصادی، اقتصاد مقاوم از حرف تا عمل (قسمت 41 )



نگاهی به بیم و امیدهای کار آفرینان کشور
(نشریه پنجره شماره 266 )
-سم تولید داخلی چیست؟
رهبر معظم انقلاب روز هشتم اردیبهشت ماه، به مناسبت روز کارگر طی بیاناتی در جمع کارگران با تأکید بر لزوم مقابله با پدیده قاچاق و باانتقاد از « واردات میلیاردی برخی لوازم غیر ضروری». به مشکل جدی قاچاق کالاها و اجناس به داخل اشاره و خاطر نشان کردند:« به مسئولان دولت های مختلف، مکرر این مسئله را گوشزد کرده ام و آن ها نیز می گویند اگر تعرفه سنگین بگذاریم، قاچاق آن کالا بالا می رود، اما این دلیل، پذیرفتنی نیست». ایشان قاچاق را بلایی بزرگ و سم تولید داخلی برشمردند و با انتقاد شدید از برخورد نکردن جدی(طی این سال ها) با این مسئله تأکید کردند:« باید قوی ترین اشخاص را مأمور این کار کرد و دولت، ضمن تقویت دستگاه های ذی ربط، با قدرت با قاچاق سازمان یافته مقابله و ذبرخورد کند. البته منظور از مبارزه با قاچاق کالا، مقابله با کوله برهای ضعیفی که در برخی مناطق اجناس کوچک وارد می کنند، نیست؛ بلکه منظور قاچاقچیان بزرگی است که باده ها و صدها کانتینر، اجنس قاچاق وارد کشور می کنند». شکی نیست که قاچاق، توان تولید داخل را زایل می کند و باعث می شود که کار،آفرینان و بنگاه های تولیدی به جای پذیرش ریسک تولید، با سرمایه ای که در اختیار دارند، راه سهل تر و کم خطرتری را اختیار کنند که یا منتهی به واردات قانونی می شود یا احیاناً به قاچاق ختم می شود.
-دانشگاه ها در بحث کار آفرینی باید نقش محوری داشته باشند.
ما طی 40 سال گذشته در آشنایی، معرفی، فرهنگ سازی و نهادینه کردن موضوع کار آفرینی در سطح جامعه یک غفلت استراتژیک داشته ایم. این مفهوم اصلا وارد دانشگاه های ما شده است. یا کم از آن صحبت می شود. در حالی که در آمریکا حدود 2000 دانشکده در سطح لیسانس، فوق لیسانس و دکترا دوره ی کار آفرینی دارند. در این رابطه و مشکلات کلی کار آفرینان با دکتر مرتضی عزتی، استاد دانشگاه تربیت مدرس گفت و گویی انجام شده که وی با انتقاد از وضعیت آموزشی در دانشگاه ها معتقد است:« بحث کار آفرینی معضل است و ابعاد گوناگونی دارد و اگر ما روی یک موضوع و بُعد خاصی متمرکز شویم و بخواهیم موانع کار آفرینی در ایران، در شرایط فعلی را باز بنایی کنیم، باید گفت که دسته بندی منسجمی باید صورت پذیرد. یک دسته از این موانع به خود کارآفرینان مربوط می شود؛ آموزش ها در جایگاه های مختلف به خوبی صورت نمی پذیرد. من انتق
اد اصلی را از دانشگاه شروع می کنم که مربوط به خودمان است. مجموعه آموزش هایی که در دانشگاه های ما ارائه می شود، اموزش های کار آفرینانه نیست و خروجی دانشگاه های ما فارغ التحصیلان غیر خلاقی است که چشم به فرصت های شغلی ای دارند که خالق آن دیگری است. کسی که در دانشگاه در مقاطع مختلف تحصیلی مدرک اخذ می کند، به عنوان یک کار آفرین واقعی تربیت نمی شود و در این زمینه خیلی از مسائل دخیل هستند. هم برنامه ریزی درسی، هم الگو برداری نادرستی که وجود داردو...
نظام آموزشی ما را در شرایط نامساعدی قرار داده است. از طرفی برخورد دولت با آموزش دیدگان وضعیت صحیحی نیست. یعنی همه کسانی که در دانشگاه های کشور در رشته های مختلف و در مقاطع مختلف تحصیل کرده اند، به یک اندازه حقوق دریافت می کنند. لذا برای فرد زیاد فرق نمی کند که در چه مقطعی و در چه رشته ای تحصیل کرده باشند. می خواهم روی این موضوع تأکید می کنم که نظام آموزشی، دولت و کاغذ بازی و مدرک گرایی باعث شده است که افراد توانا و غیر توانا از هم متمایز نباشند»
« از دیگر مشکلات کار آفرینان، مقررات دست و پاگیری است که در برخی از بخش های قانو گذاری کشور وجود دارد. این مقررات به غایت دست و پا گیر و سد کننده هستند. وقتی شخصی می خواهد در زمینه خاصی شروع به فعالیت کند، یک سری شرایط، اسناد و مدارک از وی می خواهند که بسیار کار را سخت می کند. حتی شاهد هستیم که برخی از دستگاه های دولتی بدون ضرورت، اقدام به صدور مجوز می کنند و گاهی هم مجوزهای موازی از دستگاه های دولتی صادر می شود که اساساً نیت قانون گذار هم چنین مسائلی نبوده است. متاسفانه اصل بر این است که وقتی کار آفرینی درست کار می کند، کاری به کارش نداشته باشند، اصل بر این است که مقررات را هم عده ای به دلخواه خودشان تنظیم کنند! اگر کارفرینی به درستی کار کند و از همه استاندارده ها هم برخوردار باشد، در صئرتی که مجوز نداشته باشد، با مشکلات اساسی روبه رو می شود.»