نمایش خبر نمایش خبر

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 21)

اقتصاد مقاومتی از حرف تا عمل (قسمت 21)



 
تهیه و تنظیم: امیر عباس امینی
 
 
 
تأثیر تصمیمات « حلقه نیاوران» در اقتصاد ایران
 در کلام
دکتر ابراهیم رزاقی؛ استاد بازنشسته دانشگاه تهران
در شماره قبل تا اندازه ای به معرفی « حلقه نیاوران» و آثار و تبعات مخرب تصمیمات و سیاستهای اقتصادی ایشان در ایران بویژه در دولتهای اصطلاحات پرداخته شد. در این شماره عملکرد و منش ایشان را از زوایه ای محققانه تر در کلام دکتر رزاقی پی می گیریم، آقای رزاقی در پاسخ به این پرسش که نامه چهار وزیر بخاطر مشاوره های غلط از طریق« حلقه نیاوران» بوده اینچنین اظهار نظر نمود:
«اینکه بگوئیم عده ای به عنوان مشاور به رئیس جمهور، مشاوره نادرست می دهند، به نظر من توهین به جایگاه ریاست جمهوری است. بالاخره زمان شاه هم می گفتند که این خود شاه نیست که کارهای ناشایست انجام می دهد و اطرافیان وی هستند که اطلاعات نادرست به او می دهند.
آقای رزاقی با انتقاد از برخی مشاوران و یاران آقای روحانی ادامه می دهد:« اصلاً همین آقای موسی غنی نژاد و آقای عباس آخوندی به قانون اساسی جمهوری اسلامی می گویند که این قانون اساسی، کمونیستی است! چرا این حرف ها را می زنند؟ یعنی درواقع این مسائل را تشخیص نمی دادند؟ در ضمن باید از ایشان سوال شود که به نظر شما کجای قانون اساسی، کمونیستی است؟ قانون اساسی ما از سه بخش خصوصی، دولتی و تعاونی تشکیل شده است. در صورتی که در اقتصاد کمونیستی اصلاً بخش خصوصی وجود ندارد و همه بخش ها دولتی است.»
« در قانون اساسی ما به اقتصاد  به عنوان یک هدف نگاه نمی کند بلکه اقتصاد را به عنوان وسیله می بیند. حضرت امام خمینی(ره) اعتقاد داشتند که انقلاب را کوخ نشینان  پدید آوردند و لذا عدالت باید برای این ها باشند نه کاخ نشینان که همه جور امکانات دارند. ولی الان می بینیم که کوخ نشینان دارند جریمه می شوند و کاخ نشینان رشد پیدا می کنند. اینها همه نتیجه سیاستهای تعدیل اقتصادی است که همین آقایان در دوره آقای رفسنجانی به  اجرا گذاشتند . الان هم دارند، ادامه می دهند.»
« از زمان آقای رفسنجانی تا الان ما 1300 میلیارد دلار واردات داشته ایم، این رقم فوق العاده بالاست و در ازای این واردات منابع خدادادی را مفت فروخته ایم. بدتر از همه اینکه همه این ها را به صورت خام فروخته ایم. آیا ما نمی توانستیم به گونه ای عمل کنیم که صنعتی شویم؟ اینجاست که این سوال مطرح می شود که آیا مردم ایران مهم تر هستند یا بحث توسعه آمریکایی  مهم تر است که یک عده سرمایه دار شوند؟ توسعه ای که در قانون اساسی ما آمده، قطعاً صدور مواد خام نیست. ولی توسعه ای که این آقایان اجرا کرده اند منجر به ثروتمند تر شدن یک عده شده است و عده کثیری هم فقیرتر شده اند و درآمد دولت هم از طریق فروش مواد خام است. کجای دنیا کشور را به این شکل اداره می کنند؟
حتی خود آمریکایی ها هم این گونه کشور را اداره نمی کنند. آمریکا از مردم کشو خودش مالیالت می گیرد واز این طریق کشور را اداره می کند و تولید داخلی را زیر چتر حمایت خود قرار می دهد. حال کدامیک از رئیس جمهورها و نمایندگان  و وزرای ما از تولید داخلی حمایت کرده اند؟ آنطور و آنگونه که شایسته است.
در آمریکا که لیبرالیسم و نئولیبرالیسم مطرح است، خودش از تولید داخلی خودش حمایت می کند، اما در ایران( که می خواهد از آن مقلد کند) تولیدکنندگان ما خودشان دلال شده اند».
آقای دکتر رزاقی استاد بازنشسته اقتصاد معتقد است:« مدیران و مدبران اقتصادی دولت آقای روحانی که مشاوران اقتصاددولت آقای رفسنجانی هم بودند، با اینکه ما لیبرالیسم را کلاً قبول نداریم، حتی همان لیبرالیسم آمریکایی را هم نتوانسته اند به درستی در ایران اجرایی کنند!
این نئولیبرالیسم و اقتصاد پیرامونی و جهان سومی است. مگر می شود کشور صنعتی از تولید داخلی حمایت نکند؟ باید توجه کنیم که سیاست های اقتصادی دولت آقای روحانی، آقای احمدی نژاد، آقای خاتمی و آقای رفسنجانی درست است که یک اختلافات جزئی دارند اما این اختلافات ریشه ای نیست و همه اینها در برابر اینکه دولت از لحاظ اقتصادی اقتدار پیدا کند  واصل 44 را اجرایی کند، متفق القول هستند.
اما آنچه مهم است، بحث مدیریت هاست، دولتها باید مدیران و مشاوران مناسبی را به کار بگیرند. اینکه بگوئیم مشاوران باعث انحراف در اقتصاد شده اند، چندان درست نیست. مگر این مشاوران را چه کسانی انتخاب می کنند؟ خود روسای جمهور این افراد را انتخاب و از ایشان مشاوره می گیرند.»
اما مشاوران نزدیک رئیس جمهور فعلی که پیرو مکتب اقتصادی نیاوران هستند، اکثراً مدارج تحصیلی خود را در کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان طی کرده اند و پیرو اقتصاد نئوکلاسیک یا بازار آزاد بوده و همواره بدنبال پیاده کردن اندیشه های غربی در اقتصاد ایران بوده اند. در حال حاضر محمد نهاوندیان و مسعود نیلی از شاخص ترین اعضای اقتصادی مکتب نیاوران هستند که نفوذ بسیاری روی تصمیمات دولت و شخص رئیس جمهور دارند.
برخی گمانه زنی ها وجود دارد که حلقه نیاوران سعی دارند کابینه دولت یازدهم را به زعم خودشان ترمیم کنند و در این مسیر تلاش دارند که  افرادی مثل علی طیب نیا، وزیر اقتصاد و دارایی را از قطار کابینه پیاده کنند! این گمانه زنی ها همچنین احتمال می دهند که نامه چهار وزیر به رئیس جمهور نبردی است سرد و سنگین میان دولتمردان دولت آقای روحانی در یک طرف و معتقدان به بازار آزاد و سرمایه داری در طرف دیگر.
به هر حال نقدهای بسیار زیادی بر نوع تفکر اقتصادی حلقه نیاوران؛ چه در ایران و چه در غرب و شرق وجود دارد واندک اندک ان روی سکه اقتصاد مبتنی بر سرمایه داری رو می شود و هیمنه شکست ناپذیری این تفکر در هم شکسته می شود و الزامی است که اقتصاد دانان کشور، برای توسعه اقتصادی راهی را برگزینند که بر مبنای واقعیت های بومی استوار باشد و همه فرصته ها و تهدیدهای زمین اقتصاد ایران را در نظر بگیرند و بر مبنای آن برنامه ریزی کنند نه بر مبنای تفکرات و توصیه های اقتصاددانان غربی.