نمایش خبر نمایش خبر

آقای شاطر سلام

آقای شاطر سلام



محمد علی قاسم زاده| دیروز که برای خرید نان به یکی از نانوایی های شهرمان بافق مراجعه کرده بودم با صحنه ای قابل تامل و درددلی شنیدنی از یکی از شاطرهای خوب شهرمان مواجه شدم و تصمیم گرفتم شرح این ماجرا را برای خوانندگان عزیز بنویسم شاید همگی تصمیمی بگیریم برای ایجاد یک فرهنگ خوب و رشد و توسعه آن در زندگی اجتماعی .
راستش را بخواهید همیشه برایم سؤال بوده و هست که چرا من و برخی از همشهریانم وقتی در صف نانوایی یا صفوف دیگر قرار می گیریم آنقدر با هم مهربان و صمیمی نیستیم که تا رسیدن نوبتمان حرفی برای گفتن داشته باشیم و یا با لبخندی یا جمله ای انرژی زا از زمان انتظارمان به بهترین نحو استفاده کنیم .- (برعکس این ماجرا را در شهرهای شمال کشور بخوبی مشاهده می کنید)- از این می گذرم که خیلی وقتها حتی حاضر به سلام و علیک و احوالپرسی هم با همشهریان خود نیستیم و افرادی را می مانیم که سالهاست با هم قهر هستند و انگار اصلا هم را نمی شناسند.
روز گذشته همانطور که مثل همیشه منتظر بودم تا «آقای شاطر» از پشت دستگاه تنوره نان پزی به سمت مشتریان بیاید و چند عدد نان به من بدهد، متوجه شخصی شدم که با بکار بردن واژه «هوی» مثلا آقای شاطر را صدا زد و گفت: بیا نان بده می خواهیم برویم.چند لحظه بعد شخص دوم که او را می شناختم و تقریبا شخص تحصیلکرده ای هم بود« آقای شاطر» را با صدای «سوت» فراخواند و نان طلب کرد.
در فکرهای قبلی خودم درباره صف نانوایی و چرایی صحبت نکردن مشتری ها با هم هنگام انتظار برای رسیدن نوبت و فرهنگ رعایت نوبت و ... بودم که« آقای شاطر »آمد و نان مشتری ها را داد و آنها هم بی هیچگونه خداحافظی رفتند .
نوبت به من که رسید در حالی که «آقای شاطر» داشت نان را تحویلم می داد یواشکی دهانش را بیخ گوشهایم آورد و گفت:«می بینی نوع برخورد مردم با یک نانوا چگونه است؟»
گفتم چطور مگر؟
گفت :«نزدیک 30 سال است به شغل شریف نانوایی و شاطری مشغول هستم و آرزویم این بود که یک مشتری وقتی می آید بجای بکار بردن واژه«هووی» و گاهی «اوهووی»یا «سوت» زدن بگوید «آقای شاطر» و با شنیدن واژه شاطر هم لذت ببرم هم خستگی ساعتها بر روی پا ایستادن جلو تنور داغ از تنم بیرون بیاید. و ادامه داد: «چطور است که یک نفر که مثلا معلم یا مهندس می شود همه جا او را آقا معلم و آقای مهندس صدا می زنند اما ما که شغلمان آزاد است از این احترام اجتماعی محروم هستیم و نمی توانیم به شغلمان افتخار کنیم؟»
بله مطمنم مشابه این ماجرا و ماجراهای اینگونه برای هر کدام از خوانندگان عزیز اتفاق افتاده و همگی به نوعی شاهد برخوردهایی بوده ایم که نازیبا و حتی گاهی آزار دهنده هستند و دوست داریم که برخوردهای صحیح و بهتر جایگزین آن گردد.
پس بیایید با هم تصمیم بگیرم از همین امروز فرهنگ خوب صدا زدن خصوصا در مورد مشاغلی که نیازمند گرفتن انرژی مثبت از دیگران هستند را از خودمان شروع کنیم و در بسط و توسعه آن بکوشیم.